بررسی ترانه‌های قدیمی ایران - گنجشگک اشی‌، مشی ( 4 ) - حسن فرازمند (قسمت هیجدهم) - هایپرکلابز

بررسی ترانه‌های قدیمی ایران - گنجشگک اشی‌، مشی ( 4 ) - حسن فرازمند (قسمت هیجدهم) - هایپرکلابز هایپرکلابز :

در شماره‌های گذشته این پاورقی شما را با شاعر پدیدآورنده ترانه گنجشکک اشی‌مشی، خوانندگان آن، بانو پری زنگنه و فرهاد آشنا کردم و قول دادم که در این شماره از سازنده آهنگ این اثر جاودانه حرف بزنم، از اسفندیار منفردزاده، که بیش از هر چیزی قصه دوستی‌اش از سال‌های نوجوانی و جوانی با مسعود کیمیایی نقل و نُقل همه محافل اجتماعی و سینمایی است و قصه‌هایی که هر بار درباره آن‌ها به شکلی متفاوت نقل قول می‌شود. اما این که در برخی‌ جاها نوشته‌اند در ۱۷ـ ۱۸ سالگی مادر خود را مجبور کرد تا منزل مسکونی‌شان در خیابان ری تهران را بفروشد و سرمایه اصلی ساخت یک فیلم برای مسعود کیمیایی کند، اساس و پایه‌ای ندارد و خود اسفندیار در آوریل سال ۲۰۱۰ میلادی در یک گفتگو تلویزیونی در لندن این موضوع را رد کرد. اما توضیح مفصلی در مورد دوستی‌های عمیق خود و مسعود کیمیایی و آغاز فعالیت هنری‌شان، به دوستداران آثارش داد.

اسفندیار سازنده آهنگ گنجشکک اشی‌مشی تقریباً همان سال اول انقلاب رخت سفر بست و به گروه‌های مخالف انقلاب در خارج از کشور پیوست. البته او از آهنگسازانی بود که در سال‌های قبل از انقلاب نیز به عنوان یک هنرمند سرکش و معترض شناخته شده بود و تمام آثاری که می‌ساخت به نوعی صدای اعتراض بخشی از جامعه در کنه آن نهفته بود، از جمله همین ترانه گنجشکک اشی‌مشی که شیوه ساخت ملودی، تنظیم و اجرای استودیویی آن با صدای فرهاد و نیز با صدای بانو پری زنگنه از جمله آثار اعتراضی او بود که به دلیل پررنگ بودن اعتراض در نحوه اجرای فرهاد هنگام خواندن شعر و تأثیرات معترضانه نوع خوانش ترانه بر مخاطب، ساواک و حوزه سینمایی وزارت فرهنگ وقت، اتفاق‌نظر بر این داشتند که کسی به غیر از فرهاد باید این ترانه را اجرا کند و بدین‌سال اسفندیار را در منگنه گذاشتند که صدای فرهاد را از روی این ترانه بر دارد و آن را با صدای بانو پری زنگنه میکس کرده و روی فیلم صداگذاری کند.

اسفندیار اما تا آخرین روزی که در ایران بود، به رغم ساختارشکنی‌های ویژه‌اش در موسیقی پاپ آن روزگار و اختصاص دادن مسیری ویژه در حوزه موسیقی پاپ و روشنفکری همه تلاشش بر این متمرکز بود که از ابزار موسیقی پاپ برای روشنگری در طبقات و توده‌های عامی مردم نیز بهره‌گیری کند.

او که متولد سال ۱۳۱۹ و از اهالی جنوب شهر تهران و بچه کوچه دردار خیابان ری بود و قصه دوستی‌اش با مسعود کیمیایی، فرامرز قریبیان و احمدرضا احمدی (شاعر نوپرداز و سپیدسرای معاصر) به دلیل هم محل بودن، از روزگار نوجوانی و جوانی آغاز شده بود، این دوستی را هنوز هم با آنان همچنان گرم نگه‌داشته است.

سازنده گنجشک اشی‌مشی نوازندگی عود را از دوازده‌سالگی آغاز کرد و در همان سال‌‌ها برای نواختن عود به رادیو ایران دعوت شد، امّا مهم‌ترین نقطه عطف زندگی او را زمانی قلمداد کرده‌اند که او پایش به ساخت موسیقی برای سینمای ایران کشیده شد. امّا پیش از آن‌ نواختن سازهایی چون آکاردئون، سنتور، ویلون و تمبک را تجربه کرده و فراگرفته بود و صدای این سازها در آثارش جلوه خاصی دارند(مثل صدای سنتور در موسیقی فیلم طوقی یا همنوازی ویلن‌‌ها در موسیقی فیلم قیصر).

او با نواختن همین سازها جمال وفایی، خواننده معروف روزگار خود را در رسیدن به شهرتی که چندان هم‌آسان به دست نیامد، یاری رساند، پدر جمال وفایی قاری قرآن بود و خادم مسجد پشت بیمارستان سینا (در خیابان سپه سابق تهران) و پسرش جمال وفایی را به رادیو معرفی کرده بود، جمال می‌خواند و اسفندیار برای او می‌نواخت اما اسفندیار بعدها پایش به رادیو نیرو هوایی باز شد و به همراه آقای سلمکی آهنگساز آن روزگار عود می‌زد».

منبع :http://www.ettelaat.com/etiran/?p=49629
1 

ارسال مطلب به هایپرکلابز

انتخاب كلوب :  
نوع مطلب :
ارسال مطلب

سایر مطالب از حسین عیدینی نژاد

از وسط برو - برگرفته از کتاب قلقلک - نویسنده:عزیز نسین ،برگردان:رضا همراه
داستان امان از مهمترین تصمیم زندگی - نویسنده سعید ثقه ای
درون دهکده آن شب؛ صدای غم پیچید - شعر كلاسيك «بهار حق شناس»
داستان کوتاه «آن روز اولش آفتابی بود» نويسنده «مجيد پولادخاني»
غمت می‌تونه شعرم و خیلی قشنگ‌ترش کنه - ترانه «عزيز عباسي»
مثل همیشه دیر رسیدم به زندگی - ترانه «امين پهلوان‌زاده»
دارم ذوب می­شم تو دلسوزی درد - ترانه«پريا تفنگ‌ساز»
گر بمیرم در غروبی خواهم مرد - شعري از «آتااول بهرام اوغلو» ترجمه«دومان اردم»
ناپدید می‌شه وقت از جهانم - ترانه «امين پهلوان‌زاده»
داستان «پروفسور پانینی» نویسنده «متیو گریگ»؛ مترجم «نگین کارگر»
مردي نشسته در خود، در ازدحام ديوار - شعر كلاسيك «پويا آريانا»
تکه‌هایش دستان منتظری را پُر خواهد کرد! - شعر آزاد «مهرنازسادات هاشمی»
با اولین نسیم ویران می شوم - شعر آزاد صادق آل موسوی
همین اندازه از من در این زندگی باقی مانده است که ... - شعری آزاد «سیده حدیث خوبرفتار»
ما وقتی عاشق می شویم به دریا می زنیم ( مونولوگ های ماهیگیر ) - شعري از «آیدین آراز» مترجم «سپیده رسولی»
درخت زیبای من! - شعری از «اورهان ولی» مترجم «مجتبا نهانی»
وقتی که بارون می زنه چترتُ گم کن و بیا - ترانه «سحر احمدي»
كاش اين دفعه پشت در باشي ... - تقدیم به همسران شهيدان مفقودالاثر - ترانه «مرضيه فرماني»
تمام سال پاییزه - ترانه «اميرحسين اميرحسيني»
شايد امروز دير است مادر ! بي تو اين روزها... - شعر كلاسيك «عادل حيدري»