هایپرکلابز : مجموعه تلویزیونی «درون سرزمینهای بد» نشانه و سند تازه جا افتادن هر چه بیشتر دانیل وو این هنرمند چینی- آمریکایی مقیم هنگ کنگ در چرخههای کاری هالیوود و شبکههای تلویزیونی آمریکا و اروپا است. وو که پیشینه بازیگری، کارگردانی و تهیهکنندگی را هم دارد، در سریال آینده نگر و علمی- تخیلی و رزمی- حماسی «Into The Badlans» اضافه بر ایفای رل اصلی یکی از مدیران اصلی اجرایی و تهیهکنندگان این سری فیلمهای پر تحرک نیز هست و در نتیجه بهتر از هر کسی میتواند پیرامون این سریال صحبت و شرایط آن را بیان کند و از ویژگیهای «درون سرزمینهای بد» بگوید. داستانها و اتفاقات این فیلم قرنها بعد از زمان کنونی شکل میگیرد و در چنان زمان نامشخص و موهومی با یک جامعه شبه فدرال روبرو هستیم که در آن مسئله تملکها کمرنگ شده و این جامعه را باید محصول مستقیم انفجارها و جنگهای بزرگی دانست که سالهای قبلی در کره خاکی روی داده است. در پی آن نبردها، دنیا به چند بخش بزرگ تقسیم شده و هر کدام به دست یک «بارون» افتادهاند و هر یک از آنها داعیه حکومت بر کل کشور را دارند و در این راه لشکری از جنگاوران وفادار به خود را فراهم آوردهاند که به آنها کلیپرزها میگویند. بیرحمترین و قاطع ترین و مرگبارترین فرد در میان این کلیپرزها، کاراکتر سانی (با بازی دانیل وو) است که سالها است در خدمت بارون کویین (مارتون کاساکاس) قرار دارد و برای او محیطها را هموار و آماده میکند و به حذف رقبا میپردازد. مشکل اصلی و یکی از اتفاقات بزرگ زمانی حادث میشود که سانی اقدام به نجات یک پسر جوان به نام ام کی (آرامیس نایت) از چنگ گروههای رقیب میکند و مجبور به مشارکت در اودیسههایی میشود که آن سوی آن و فرجام کار واقعاً نامطمئن و مبهم است ولی این را میتوان فهمید که سرنوشت این رویداد و پی آمدهایش بین خوشبختی تا بحران به فراخور وصف و حال آدمهای درگیر در ماجرا، در نوسان است. با این اوصاف باید دید دانیل وو درباره این هنگامه تازه چه چیزهایی برای گفتن دارد.
*به عنوان یک آسیایی- آمریکایی چه احساسی از مشارکت در این پروژه دارید و آن هم به عنوان فردی که علاوه بر بازی از مدیران ارشد اجرایی این مجموعه هم هست.
– شاید در مقاطع و زمانهایی به آن فکر نمیکردم اما طبعاً دستاورد بزرگی است. این پروسه کاری برای من بسیار عادی بود و گاهی فکر میکردم که تنها دارم یک پروژه جدید کانال AMC را به سامان میرسانم اما وقتی ماجراها بیشتر پیش رفت و به روزهای شروع فیلمبرداری رسیدم، متوجه اهمیت وظایفم به عنوان یک بازیگر هم شدم. بدتر و سختتر و مهمتر از هر چیزی این بود که ایفای رل اصلی را نیز به من سپرده بودند و آن هم در شرایطی که شاید انتخاب فردی جوانتر و چالاکتر از من برای این رل پر تحرک میتوانست گزینه معقولتری باشد. پس از آن کوشیدم هر روز میزان آمادگی جسمانیام را بالاتر ببرم و به سطحی عالیتر از توانایی فیزیکی برسم.
*آیا انتخاب کاراکتر سانی با آن روحیه شاد و مثبت این شخصیت و مشخص بودن وی به عنوان آرتیست ماجرا، بیشتر از جانب خودتان با احتساب نفوذتان در پروژه به عنوان یکی از مجریان اصلی طرح نبود؟
– شاید من کمتر از همکارانم و سایر تهیهکنندگان در تدوین این موضوع و در انجام این انتخاب نقش و سهم داشتم و نیازها و شروط فراوانی را بر آن قایل بودند که نفوذ فقط یک فرد را برای تصاحب این رل غیرممکن و آن را ناکافی میساخت. مشکل از آنجا ناشی میشد که ما در آن مقطع زمانی کسی را نیافتیم که هم متخصص کارهای رزمی باشد و هم از قوه بازیگری بالایی و یا حداقل در سطح قابل قبول برخوردار باشد. این چنین بود که تهیهکنندگان مجموعه مرا برای این رل انتخاب کردند زیرا به اعتقاد آنها هر دو ضرورت فوق را داشتم.
*سانی با آن روحیات و وصفی که آمد در لحظات شروع اتفاقات و در آغاز سریال در کدام جایگاه ایستاده و در موقع آغاز اتفاقات چه دیدگاهی دارد؟
– قصه به ما تاکید میکند که او یک قاتل بیرحم و دارای انواع کاراییها در این زمینه است و البته از سلاح هوش و سرعت انتقال هم بهره میگیرد. او به شدت معتقد به کویین و وفادار به حکومت وی است و تفاوتها فقط زمانی شروع و موضع گیریهای سانی هنگامی تعدیل میشود که همسرش باردار میشود و او باید از این پس به خانواده خودش هم فکر بکند و تنها در قید و بند کویین و ملازم صرف دربار نباشد و اگر همیشه به چشم بازوی راست بیرحم و قاتل کویین شناخته شده، حالا برای آینده خودش نیز برنامهریزی کند. در چنین نقطه توقفی سانی راجع به آنچه قبلاً بود فکر میکند و میکوشد قسمتی از ویژگیها و تواناییهای سابقش را باز یابد و فقط یک فرمانبردار صرف نباشد.
*به عنوان یک بازیگر کدامیک از سکانسهای این مجموعه برای شما سختتر بود؟ آنهایی که باید در جنگهای فیزیکی صرف شرکت و کشتار میکردید یا مواردی که مسایل احساسی در میان بود و باید گرایشهای انسانی را جلوهگر میشدید؟
– هر دو مورد سخت هستند و پیام رسانی در هر دو مورد با دشواریهایی همراه است. دشواری اصلی صحنههای فیزیکی کوبندگی آنها و نیروی عظیم جسمانیای بود که از فرد دیگر میطلبید و این چیزی حدود ۶ ماه از وقت ما را در این سریال گرفت. در یک مقطع زمانی اکثر صحنههای جنگ را گرفتیم تا کارمان سبک شود و سپس، سراغ سکانسهای دیگر رفتیم.
*لابد برای شمایی که این قدر به لحاظ بدنی ساخته و پرداختهاید، همبازی شدن با افرادی صاحب تواناییهای کمتر کار دشواری بوده است.
– بسیار سخت بود بخصوص که شرط اول انتخاب تمامی بازیگران ابتدا قوه بازیگری آنها بود و نه تواناییهایشان در رزم آوری. در نهایت قرار شد آنهایی را که اصلاً آماده نیستند، به مدت سه هفته در دوران (پیش تولید) به آمادگی جسمانی لازم برسانیم و از آنهایی هم که مایهها و مقدمات کار را داشتند بخواهیم با رژیمها و تمرینات شخصی خود را به سطح لازم برسانند. به عنوان مثال آرامیس نایت بسیار توانا و به لحاظ مهارتهای ورزشی در سطحی بالا است ولی امیلی بیچام به رغم برخی مهارتهای جسمانی برای جنگهای فیزیکی مواردی را کم داشت و روی او باید کار بیشتری انجام میشد که البته همین طور هم شد.
*آیا کاراکتری الگووار برایتان وجود داشت تا با استناد و تقلید از وی شخصیت سانی را بهتر بازی کنید؟
– من در درجه اول از سناریوی موجود و از آنچه درباره سانی شرح و توضیح داده شده، تاسی کردم اما در همان سناریو میتوان حس کرد که این شخصیتها از مولفههای خاص و از ویژگیهای برخی آدمهای ویژه نشات گرفتهاند. اینکه خالقان این مجموعه مانند ال گاف و مایلز میلار با بنیادهای آثار رزمی و اکشن و حماسی بسیار آشنا هستند کمک شایانی به سریعتر نتیجه دادن تلاشهای ما کرد و باید در همین ارتباط از استیو فونگ هم نام ببرم. من نیز سالها دوستدار و تعقیب کننده کارهای فانتزی و رزمی و اکشنهای تاریخی این رده بودهام و میدانستم به چه چیزهایی در این ره احتیاج است. اینگونه داستانهای اپیک وار معمولاً خط و خطوط مشخص و آشنایی را تعقیب میکنند و اگر در چند مورد آنها را دیده و فیلمهایشان را تماشا کرده باشید، با کل پروسه آشنایید و احتیاج به الگوبرداری از افراد خاص و یا یک نوع نگرش و متد ویژه نیست.
*چه چیزهایی از خودتان و وجود و بافت فکریتان را در سالن مستتر میبینید و در کدام وجوه مشترکاید؟
– شاید من در مرحلهای از زندگیام قرار داشته باشم که سانی در پی رسیدن به آن است و همین مسئله در پذیرش کاراکتر سانی و ایفای این رل توسط من نقش مهمی داشت. من ۴۱ ساله و اخیراً پدر شدهام و در یکی- دو سال گذشته شماری از قوم و خویشان خود را به سبب کهولت سن آنها از دست دادم و همه اینها مرا پر تجربهتر کرده است. این موارد و ضایعات و اکتسابها انسانها را پر بارتر میکند و اگر این یک نوع پختگی باشد، سانی در حال حرکت به سمت آن است. این چیزی است که مرا به این کاراکتر پیوند داد و باعث شد سانی را از برخی جهات تبدیل به شخصی مثل خودم بکنم.
*این مجموعه قابل انتقال به سینما است و در نتیجه باید از شما پرسید تا چه میزان به ژانر (حماسی و رزمی) به عنوان یک گونه موفق آثار نمایشی اعتقاد دارید؟
– این ژانر، امتحانش را از هر جهت پس داده و بیش از یک سرگرمی صرف و وسیله آموزش زندگی و حرکت و پویایی است و برای غربیها نیز جالب نشان میدهد و نباید فقط آن را اجرای فنون رزمی دانست. این یک آیین برای زندگی بهتر است و حسن مجموعه جدید ما و نظایر آن آموزش دادن این آیین و مرام به همگان است.